دروغ چيست؟
دروغ بيان سخن و مطلبي است كه مطابق با واقع وحقيقت نيست. معمولا كسي كه دروغ مي گويد آگاهانه به تعريف حقيقت مي پردازد و امري را تاييد مي كند كه وجود خارجي ندارد. البته اين امر هميشه براي كودكان صادق نيست. چرا كه بسياري از كودكان خردسال و آن هايي كه در مرز سن تشخيص هستند، گاهي بين تخيل و واقعيت فرقي نمي گذارند و سخني مي گويند كه به نظر ما دروغ است. كودكاني كه آگاهانه دروغ مي گويند، معمولا با زمينه سازي ها و تدابيري از پيش تعيين شده اين كار را انجام مي دهند. در اين دروغ گويي ها، نقشه كشي و حساب مطرح است و كودك آن را به خاطر وصول به هدف و مقصد مورد استفاده قرار مي دهد.
یکی از انحرافاتی که موجب شکایت والدین از فرزندان خود میباشد، درغگویی است. اکثر والدین از این شکایت دارند که فرزندانشان ، با وجود اینکه از هیچگونه رسیدگی در تربیت وی قصوری به عمل نمیآید، درغگو بار آمده یا مغلطه و اغراق میکنند. آنان از این بابت ناراحتند که آدمهای متدینی هستند، پرهیزگارند، دروغ نمیگویند. لقمه حرام نمیخورند و برای تربیت صحیح کودکان حتیالمقدور از تمام امکانات تربیتی استفاده میکنند، او را از بچههای درغگو و کم تربیت دور نگه میدارند، برای راستگویی تشویق میکنند، ولی با این وصف چرا باید درغگو از آب درآید.
علل پیدایش دروغگویی در کودکان
١. دروغ یک نوع انحراف از سلامت روانی است. بدینترتیب وقتی والدین به صورت منطقی به نیازهای کودک پاسخ ندهند، کودک دروغگو میشود.
٢. ضعف شخصیت و مورد تحقیر واقع شدن کودک به وسیله والدین و اطرافیانش منجر به دروغگو شدن او میشود.
٣. وقتی از سوی والدین و اطرافیان به کودک توجه جدی نشود برای جلب توجه دیگران و والدین دروغ میگوید.
٤. داشتن والدین یا اطرافیان دروغگو، بدینترتیب کودک از بزرگترها تقلید میکند.
٥. به شدت توسط والدین و اطرافیانشان سرکوب و تنبیه میشوند.
٦. والدین و اطرافیانشان از آنها انتظارات بیش از حد دارند، لذا کودک به خاطر ترس از انتقاد دروغ میگوید.
٧. از سوی والدین و اطرافیانش شخصیت وی مورد تهاجم قرار میگیرد، لذا برای دفاع از خود دروغ میگوید.
٨. بیتوجهی والدین دربرخورد با کودکان، بهعنوان مثال والدین گاهی به شوخی دروغ میگویند.
راه های درمان
چوپان دروغ گويت را دوباره نگاه مي كني؛ او قرار است پدر يا مادر فردا باشد. تمام وجودت را ترس و نگراني فرا گرفته است، دلت نمي خواهد كه بيش از اين او با اين رفتارش باعث سرخوردگي تو باشد و البته ايجاد نبود اطمينان براي خودش. مي خواهي چوپان دروغ گو را درمان كني. براي اين درمان، دوازده گرگ مي توانند به گله بزنند تا او اصلاح شود. دكتر منبتي، جامعه شناس در اين زمينه دوازده راه كار برايمان بر مي شمرد .
١ - شناخت علل:
بايد بدانيم كه چرا كودك دروغ مي گويد و چه انگيزه ها و موجباتي او را به دروغ وا داشته است! و هدف او از اين دروغ چيست!
٢ - دادن آگاهي:
پس از شناخت علت يا علل، زمان دادن آگاهي و اطلاعات لازم است. براي مثال كودكي كه در اثر اشتباه در بيان تخيل و واقعيت دروغي گفته است، بايد بفهمد كه واقعيت چيست و خواب و خيال چيست و به او بفهمانيد كه در بيان آن مسئله دچار اشتباه شده است. به فردي كه در سن تشخيص است بايد تفهيم شود كه سخني را كه گفته، ناپسند بوده است و مورد قبول و پذيرش پدر و مادر و ديگران نيست و ممكن است روزي اين گونه سخنان زيان و خطر پديد آورند و باعث آبروريزي هايي شوند.
٣- ايجاد محيط سالم:
محيط خانه و تربيت كودك را از ريا و نيرنگ دور سازيد و آن ها را از دوستان دروغ گو، حتي آن هايي كه گاهي به شوخي دروغ مي گويند دور كنيد. چرا كه كودك است و جنبه نقش پذيري و تقليد دارد.
٤- رعايت انصاف:
كودك شاهد بي انصافي هاي والدين است. او مي بيند كه پدر يا مادر در اثر اشتباه ظرفي از دستشان مي افتد و مي شكند و كسي نيست آن ها را مورد بازخواست قرار دهد، ولي همين كه نمونه اين لغزش توسط كودك انجام شود، او را به باد ناسزا گرفته، متهم به سربه هوايي مي كنند. در اين حالت چون كودك انصافي از پدر و مادر نمي بيند و از سوي ديگر مايل به شكست و تحقير شخصيت خود نيست، تن به دروغ مي دهد.
٥- عفو و بخشش:
در خانه و خانواده و تربيت فرزندان رعايت انضباط و ضوابط اخلاقي ضروري است ولي زياده روي در اين امر درست نيست. براي واداشتن طفل به راست گويي ضروري است در مواردي از بعضي لغزش ها كه گاهي خودمان هم مرتكب آن مي شويم، چشم پوشي كنيم و او را ببخشيم. حتي رعايت انصاف ايجاب مي كند كه او در مواردي كارهاي جزئي خود را كه علني كردن آن موجب شرم و حياست، از شما پنهان دارد. البته به شرطي كه مخالف با شرع و اخلاق نباشد.
٦- محدود كردن توقعات:
از او انتظار نداشته باشيد كه همه خواسته هاي شما را برآورده كند و كاري كه شما در انجامش ناتوان هستيد و يا تنبلي تان مي آيد، آن را انجام دهيد، او برايتان انجام دهد.
٧ -ايمن كردن از مجازات:
فرزندان ما بايد در خانه احساس آرامش و اطمينان كنند و مطمئن باشند كه خطاهاي بي اختيار بخشوده مي شود. تنبيه و سرزنش براي مواردي است كه تعمدي در كار باشد و تازه اگر در همان كار عمدي هم سخن راست گفته شود موجب تخفيف در عقوبت بايد باشد.
٨ -پند و اندرز
اين امر در كودكان بسيار موثر است چرا كه هنوز با فطرت خود فاصله چنداني نگرفته اند و هنوز درون و ضميرشان پاك و صاف است. بيان اين كه خدا از اين كار راضي نيست و آدم به جهنم مي رود، براي بازداشتن بچه ها از دروغ موثر است.
٩ -محبت كردن:
به فرزندان بايد محبت كرد به گونه اي كه او گرمي و لذت آن را بچشد و احساس كند، وجود محبت سبب مي شود كه كودك نيازي به تظاهر و تصنع نداشته باشد و به دروغ و فريب رو نياورد. البته لازمه اين محبت آن است كه در مواردي لغزش او را ناديده بگيرند و اگر هم خطايي مستحق تنبيه انجام داد، او را ببخشند.
١٠- هشدار به كودك:
ما معمولا سعي داريم به كودك تفهيم كنيم كه راه او راهي درست و به صواب نيست كه اين سخنان براي همه كودكان قابل فهم نيست اگر چه كودك بايد از قبل بداند كه دوست داشتن والدين چه منافعي براي او دارد و دوست نداشتن چه زيان هايي. بعدها در سنين بالاتر مي توان به او گفت كه اين كار را خدا دوست ندارد و چيزي كه خدا دوست ندارد در مقابلش عقوبت و مجازات است و او از لذت ها و محبت ها در دنيا و آخرت محروم مي شود.
١١ -مچ گيري:
در موارد حادتر مي توان موضع شديدتري گرفت و پس از بيان دروغ هايش، آن را به رخش كشيد و به او تفهيم كرد كه ما مي دانيم تو دروغ مي گويي. البته لازم است اين مرحله پس از همه تذكرات، اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد كه در حضور جمعي صورت گيرد و او در اين زمينه احساس حقارت كند، چون هنگامي كه كودك خود را رسوا ببيند سر از كارهاي خطرناكي در مي آورد و دروغ گويي حرفه اي مي شود.
١٢- تنبيه و تهديد:
در مواردي كه هيچ يك از مواضع بالا سودي نبخشد و فايده اي ندهد، بهتر است از راه تهديد و يا تنبيه او را از دروغ گويي دور داريم كه البته اين راه، چندان عملي نيست و تنبيه ما نشان مي دهد كه ديگر در تربيت، كار از كار گذشته است.