“شاهنامه” ابوالقاسم فردوسی یکی از پربهاترین آثار ادبی فارسی زبان است که همچون گوهر بینظیری در گنجینه ادبیات جهان تا به امروز درخشش و تابندگیاش را از دست نداده است. فردوسی همچون ادیب و دانشمندی بلند مرتبه با خود و احساسات انساندوستی خود به افکار مردم نگریسته است. اندیشههای نیکخواهی، نیکوکاری و انساندوستی از دیرباز با اخلاق و سنن اجتماعی مردم ایران در آمیخته و در شاهنامه نیز با شیوهای بسیار برجسته مطرح شده است. همین ویژگی دلیلی است بر آن که این اثر در سرتاسر جهان عمری جاوید یابد. از نظر فردوسی، نیکی دربرگیرندهی تلاش صادقانه در جهت بهبود احوال مادی و معنوی مردم است. وی هر عملی را که در راستای این هدف باشد، نیک و جز آن را زشت و ناپسند میداند، در این راه و برای رسیدن به این مقصد باید به آموزش خرد پرداخت. ولی تنها این شناخت کافی نیست. در زندگی همواره باید دانش اندوخت و به خردانه عمل کرد. تنها نام نیک انسان او را در یادها جاوید نگه خواهد داشت:
جهان یادگار است و ما رفتنی به گیتی نماند به جز مردمی
به نام نکو گر بمیرم رواست مرا نام باید که تن مرگ راست
کجا شد فریدون و هوشنگ شاه که بودند با گنج و تخت و کلاه
برفتند و ما را سپردند جای جهان را چنین است آئین و رأی